سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
اردیبهشت، شیراز، حافظ، غزل سرودنیا در کنار سعدی شعر تو را ستودنبیگانه نیست اینجا، هرکس غزل شناس استخوش باد شعر بودن، خوش باد واژه بودنمن در بهار نارنج، غرقم بهارگونهشیراز شهر عشق است، بی حرف و آزمودنیارا بیا و بنگر، حیف است گر نبینیاردیبهشت شیراز، حافظ، غزل سرودنمحمدرضا سروستانی...
مرا دلیست گرفتار خطهٔ شیرازز من بریده و خو کرده با تنعم و نازخوش ایستاده و با لعل دلبران در عشقطرب گزیده و با جور نیکوان دمساز......
وضف اگر خواهم بگویم من ز شهری بهترینگویم از شیراز شهرم از همه زیباترینشهره با شعر و شراب و بلبل و گل هست چونبرترین، رنگین ترین، عاشق ترین، خوشبوترینفصل سرما بار خود را بر زمین دارد هنوزکاروان گل رسد با بوی های عنبرینزین لطافت در هوا مشکل توان گوید کسیبر سر این شاخه ها گل باشد اما آخرینمن که دورم سال ها از آن دیار چون بهشترشکم آید هم چو دیگر غایبین بر حاضرینشهرها را شهرداران چون نظر افکنده اندشهر ما دارد از آن ها لوحه های آفر...
آخر ای باد صبا بویی اگر می آریسوی شیراز گذر کن که مرا یار آنجاست...
شمیم غنچه های ناز داردهوای شعر و رقص و ساز داردگذشت اردیبهشت و دفتر منهنوز عطر گل شیراز داردشهراد میدرى...
مونالیزا بی لبخند شیراز بی حافظ پاییز بی باران دریا بی موج همه را تجسم کن من بی تو همانقدر، نچسب و دلگیرم......
اگر روزی نگارم باز گرددشب وروزم پراز آواز گرددزمانی میزنم تارو کمانچهکه عشقم وارد شیراز گردد...
ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آید هزار سال پس از مرگ وی گرش بویییکم اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی گرامی باد...
چه مصر و چه شام و چه برّ و چه بحر همه روستایند و شیراز شهر...
نه آمریکا نه تگزاس!زندگی فقط تو شیراز...
دلت تهرون چشات شیرازلبت ساوه هوات بندربمم هر شب تنم تبریزسرم ساری چشام قمصردلم دل تنگه تنگستانرو دوشم درد خوزستانغرورم ایل قشقاییتو رگ هام خون کردستانتو خونم جنگ تحمیلیتو خونت ملک اجدادیخرابم مثل خرمشهرولی تو خرم آبادیتمام کودکی هامو بهم دنیا بدهکارهتو با لالایی خوابت برد منم با موج خمپارهدیگه خسته ام از این شهرو از این دنیای وا موندهمی خوام برگردم اونجایی که انگشتام جا موندهدلم بعد از تو با هر چی که ترکش داشت جنگی...