پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
زمستونه، برف و بارونه آی تورو جونِ هر کی دوست داریبیا برگرد، این روزایِ سرد شبای نامرد بسه بیداریکی این درو توی هر حالت شب به شب واست باز میذارهکسی حال ما رو میدونهکه پریشونه، گمشده دارهآی گمشده داره، آی گم شده دارهآی ببارهِ برف ببارهِ برف روی ردِ پات دل نداره برف..._برشی از ترانه...
ببین داره برف میاد،یجوری می بارن این ابراکه انگار حسابی دلشون پره!دلم میخواد مثل اونوقتا که میگفتی:_پاشو ببین چه برفی اومدهبی هوا با ذوق از خونه بزنم بیرونو تا غروب تو کوچه خیابونا پرسه بزنم؛توام لی لی کنان پاشنه کفشتو رو هوا بکشیتا سر کوچه دنبالم بدوییو مثل اون وقتا شالمو دور گردنم بپیچیودستمو بگیری و بذاری تو جیبت،شونه به شونه ی هم قدم بزنیمویکی در میون توگوشم بگی:_خودت رو بپوشون سرما نخوریمنم با لجاجت بگم: بیخیال حو...
واقعا چطور شد کرسی رو از ما گرفتن و بهمون شوفاژ و اسپیلت تپوندن! به نظرم مفیدترین اختراع انسان بعد از آتش،کرسی بود شما هیچ وسیله دیگری پیدا نخواهید کرد اینطور در تحبیب قلوب نقش داشته باشه و آدمها رو مستقل از نژاد و مذهب و ملیت دور خودش جمع کنه به طواف!زیرش میشه خوابید روش میشه خورد و با منقلش میشه پخت!تازه نومزد بازی هم میشه داشت با انگشتهای پا نقش پیام رسانهای امروزی رو بازی کرد که مثلا دوتا انگشت بزنی یعنی آماده ای یا سه تا بزنی یعنی شب بیا این...
+میبینی/چیو+این آخرین دونه های برف رو...اینکه،این یعنی زمستون هم داره میره.../آره،حیف...من عاشق این فصلم.../ولی خب طبیعیه...هر،اومدنی یه رفتنی هم داره...یه روزهمه میرن،روح عزیزمون،یه روز،ترکمون میکنه،و تمام...+اعه...تلخش نکن دیگه!...اره،همه چی یه روز تاریخ انقضاش سَر میرسه،این تلخ ترین حقیقته... ولی،ببین من تا تهش باهاتم... از روح بهت نزدیک ترم.من شب و روز،با هر نفس کشیدن به تو و رویاهامون فکر میکنم. /میدونی چی دلم میخاد؟+نه چی؟...
اولش فک کردم واسه کولره! خاموشش کردم، دیدم نشد! پتو انداختم روم... تاثیر نداشت! دو تا دیگه... سه تا... چهار تا... نگا کن منو! من بدون تو از درونمیلرزم! دلم زمستون میشه! توشال و کلاهِ قلبمی :) ♡رمان بدجنس ترین خوب منریحانه غلامی (banafffsh)...
از تو بنویسماز سرمای هوا بنویسماز برف پشت شیشه بنویسماز چایی که از دهن افتاد بنویسماز انار دون شده توی ظرف بنویسماز من منتظر نشسته زیر کرسی بنویسماز چشمی که به در خشک شد بنویسماز پاییزی که چند قدم مانده به یغما برسدبنویسم ؟از چی بنویسم ؟؟؟از چی بنویسم که بفهمی وقت اومدنتهبفهمی زمان داره میگذره و فصل ها یکی یکی رد میشناز چی بنویسم که بفهمی جای خالیت هنوزم خالیهاز چی بنویسم که بفهمی دلتنگتم ؟بفهمی پاییز تموم بشه دلتنگی م...
زمستون از اون فصل هاست که اگه برف به خودش نبینه، به دل آدم نمیشینه!.اگه سوز سرماش، مجبورت نکنه اون شالگردن رنگی رو از گنجه در بیاری، وجودشو حس نمیکنی!.اگه شب نشینی های یهویی زیرِ کرسی نباشه، شب های طولانیش راحت نمیگذرن!.اگه شیشه ی پنجره از سرما بخار نگیره، تا بی دلیل روش یه قلبِ تیر خورده نکشی، کیف نمیده!.و چه حیف از زمستونِ امسال!زمستونِ کم رنگ و آروم و بی بخار؛همراه با درد و غم و فقرِ همیشگی.......
از زمستون نترس عزیزم که اونم خب یه فصل ساده است...
زمستونِ امسال با کی برف بازی میکنی؟کجا برف بازی میکنی؟اصلاً برف بازی میکنی؟زمستون امسال هر جا و با هر کی برف بازی میکنی ،فقط به مسیر گلوله هایی که سمتت میاد دقت کن و خوب جا خالی بده!همونجوری که از کنار من جا خالی دادی که خودتو نجات بدی ، از هجوم گلوله ها خودتو نجات بده!تو فرار کردن رو بلدیتو نجات پیدا کردن رو بلدیتو بلدی خودتو زنده نگه داریتو بلدی بقیه رو بکشی که خودتو زنده نگه داریتو بلدی همه رو دور بزنی که خودتو به جاده ی می...
تمومه دنیارو اگه برف زمستون بگیره گنجشکک اشی مشی توراه خونه بمیره سردرهرچی معبده به روم اگه بسته بشه حتی خدای عاشقانه ازمن اگه خسته بشه بایدبه اونکه عمریه یادش توسینه ست برسم بایدبه آغوش توتاروزکریسمس برسم بایدبه اونکه عمریه منتظرم هست برسم شایدبه آغوش تو تا روزکریسمس برسم...
زمستون که می رسه انگار زمین عاشق تر میشه...اینو وقتی فهمیدم که رو چمن ها دراز کشیده بودم...بر خلاف هوای سرد، قلب زمین داغ داغ بود..چمن های یخ زده خودشون رو پهن کرده بودن تو آفتاب ظهر و زمردی تر از هر فصل دیگه می خندیدن....درخت چنار برهنه قامت ایستاده بود لب جوی و با لذت جنبش هیکل خودشو تو آب برکه تماشا می کرد...خورشید مهربون تر می تابید...از خشم و عتاب و بد اخلاقی های تابستونش خبری نبود...شاخه ترد بنفشه سرش رو از لابلای برگ ها بیرون آورده بود و س...
ردپای عشقمون / سینه برف شکافت نه کنارتوخزون / نه میشه اشک شناخت...
اصلا زمستونی که آدم با عشقش نره بیرونتو سرمایا زیر برفبا بوسه های عشقش گرم نشهزمستون نیستجهنمه........!...
قشنگیه زمستون واسم به اونجاشه که نفساتم حتی میتونم ببینم...
زمستون اونجاش خوبه ...شیشه ی ماشین بخار می کنه!و تو...به یاد یه نفرقلب می کشی......
عاقبت زمستون رفت و رو سیاهیش برای ما موند !امضاء حاجی فیروز !!!...
واست آتیش روشن کردم که آخر زمستونهچهارشنبه ی آخر سال قلب من آتیش بارونهغم هاتو آتیش میزنمسرخی آتیش مال توچشم حسودا کور شه از عشق میون من و توعشق جان چهارشنبه سوری مبارک...
اولین زمستون با هم بودنمون مبارک...
زمستون و روزای برفیش برام سرد نیستنتا وقتی که خاطرات گرمت همرامه......
نوشته یا به دستت میارم یا دنیا رو نابود میکنمداداش زمستونه هوا سرده آوارمون نکن جون مادرت...
زمستون تن عریون باغچه چون بیابوندرختا با پاهای برهنه زیر باروننمیدونی تو که عاشق نبودیچه سخته مرگ گل برای گلدونگل و گلدون چه شبها نشستن بی بهانهواسه هم قصه گفتن عاشقانهچه تلخه چه تلخه باید تنها بمونه قلب گلدونمثل من که بی تو نشستم زیر بارون زمستون......
خوبی زمستون اینه که همیشه آبمعدنیهایی که میخری و تو ماشین میمونه، سرده....
زمستون و روزای برفیش واسم سرد نیستن تا وقتی که خاطرات گرم تو همرامه …تولد زیبای زمستانیات مبارک دی ماهی عزیز...
زمستون رو بیخیالسرمایی به اندازه ی سرمای بی توجهی وجود نداره...
این زمستونم به یاد تو میمونمبرف و بارونم به یاد تو میمونم هرچی میتونی نیا و تلافی کنمن تا میتونم به یاد تو میمونم...
میدونی دلبرتو شبیه به زمستونی...سردی ، اما آدم دلش برآت میره...️️️...
امسال زمستون خیلی قشنگه چون با تو آغاز میشهبا تو نیستم با کفشم هستم...
روز میلادت مبارکزاده فصل زمستون،چه عزیزی تو برامونبا حضور تو همیشه پر لبخند لبامون...
هر جا که هستی، نگاهِ خدا سمتت عزیزترینم. زمستونت گرم، یلدات مبارک جانم......
بلندی موی سیاهت شب یلدااشکای تو به پاکی آب چشمه هاسپیدی سینه ی تو برف زمستونچشمای آبی تو مثل یه دریامن از شروع شب در انتظار توتو یار غیر و من همیشه یار تو......
شب اول زمستونو تویه خونه پر مهمونو با تمومه سردیه این شب پر گرمی دلامونوصحبت از گذشته هامونو از همه خاطره هامونو آسمون میزنه نم نم روی شیشه برفو بارونوشب یلدامو کل آرزوهامو زیبایی دنیامو تقسیم میکنم با توآرامش این سالو دل چسبی این حالو نیتم تو هر فالو تقسیم میکنم با تو...
زمستون و روزای برفیش برام سرد نیستنتا وقتی خاطرات گرمت همرامه...
اگه زمستون هر چقدرم سرد باشه خیالم راحتهچون رفقایی مثل شما دارم که دمشون خیلی گرمهدمت همشه گرم رفیق...
اخ جون زمستون داره میاد...........ازین به بعد بِری سر قرار، خود دختره میگه سرده بریم خونهخداحافظ ماهی هایی که قلیون میکشیدیدخداحافظ پنگوئنایی که ایتالیایی میرقصیدید...
مثل ابرای زمستون دلم از گریه پره شیشه ی نازک دل منتظر تلنگر......
برق کفش جفت شده تو گنجه هابا اینا زمستون و سر می کنمبا اینا خستگیم و در می کنم ......