جمعه , ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
رفتم خونه گفتم: باباجوون کجایی؟ گفت حتما الانم میخوای بیای دستمو ماچ کنی باز چی میخوای؟ گفتم حقیقتش یه خورده گرونه پاتو بیار...
از گیلاس توقع نداشتم گرون شه.پدرسگ یه زمانی از تو به عنوان گوشواره استفاده میکردیم هوا برت داشته؟؟...
هیچ وقت کاری نکنیمآدمای ارزون،واسمونگرون تموم بشن.......
خوشبختی گرون بودما پولمون نرسید بخریم آقای قاضی...
همه چی گرون شد ولی تو همون دوزاری قبل هستی...
یه لحظه به خودم اومدم دیدم چقدر خودمو حیف کردم ..چقدر آدماى مفت برام گرون تموم شدن !...
پیاز هر چقدرم گرون بشه!نمیره قاطی میوه ها...درست مثل آدم بی شخصیتتی که هر چقدر هم پولدار بشهبازم بی شخصیته...!...
