شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
به باران نمی بازمبه باد نمی بازمبه برف ، به گرمای تابستاننمی بازمبا جسمی نیرومندبی هیچ چشم داشتیبی هیچ خشمیارام لبخند خواهم زدغذایم روزی یک کاسه برنجیک کا سه سوپ با کمی سبزیهرانچه روی میدهد رابه پیشیزی نمی گیرمخوب می بینم خوب می شنومو درک میکنمو سپس فراموش می کنمزیر سایه درخت سرو دشت انجا که یک کلبه چوبی کوچک استمی مانم اگردرشرق کودکی بیمارباشدبه پرستاریش می روماگردرغرب مادری خسته استبار ساقه ها...