شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
در مراسم ختمی مردان زیادی جمع شده بودند ،شخصی از صاحب عزا پرسید: چه شده؟گفت: الاغم جفتک زده زنم را کشته،، گفت: این همه جمعیت برای تسلیت آمدن؟ گفت: نه، برای خریدن الاغ...
خانم در حال تماشای تلویزیون:نه توروخدا نکشش حقش نیست بمیرهشوهرش:ای بابا چرا الکی خودتو اذیت میکنی؟اون که صداتو نمیشنوه دیوونه هستین شما زنا.......همون شب،همون آقا:پاس بده الاغ،پااااااااااااااس...