پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
درونِ چشمِ کبوتر، جنونِ پاییزیکه کِل کشیده زمین از هوای چنگیزیدعای گرگ بیابان گرفته شاید کهقدم قدم پَرِ شاهین، کشانده تا چیزینوای طبلِ زمستان و داغ هر تحریرشروعِ ریزشِ دیوار پای کُشکَنجیرشکسته تر شده احساسِ گرمِ گندم زارسلام بر تنِ شبنم سلام بر شمشیردرختِ سِحرِ سَحَر انتخابِ طوفانی ستکه برگ برگ تَنَش التهابِ طوفانی ستو انتظارِ تبر از چنین کمین کردنطلوعِ توله تبرهای نابِ طوفانی ستتمامِ نقشه گریزش رسیده قربانگاهگوزنِ...