سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
به من از روزای کوتاه ، شبای سرد زمستونزوزه ی سگهای ویلون ،شب خلوت خیابونزیر سقفای شکسته ، رگ تند باد و بارونگنجه های پر ز هیچی ، حسرت یه لقمه ی نونبگو بگو با همیم ، ولی از دوریت نگومنو نترسون ، منو نترسون.. ._برشی از ترانه...