متن دوری
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دوری
بی تو این شهر برایم ابدی دل گیر است
مرگهم بی تو برایم نفسی دل سیر است
بغض میکردی و بغضت نفسم را سوزاند
حیف در یادی و دوری ز توام غمگین است
بی تو این شعر درونم همه جا درگیر است
قصه را که دگر باز بگویم دیر است...
می نویسم هر روز
با طلوع و غروبِ خورشید
عاشقانه هایی را
که لبریزِ عشق توست
لبریزِ دوست داشتنت
ولبریزِ دلتنگی هایی
که از دوریت پر کرده اند تمامِ مرا
چجوری؟
با درد به جا مانده از ایام صبوری
من ماندم بی طاقتی و قصه دوری
گفتی که به پایان رسد ایام جدائی
آوارگی و گوشه ویرانه چه جوری؟!
میگه هستم ولی من میدونم پریده💔🦋
عجب رنج عجیب و درد ناکیست، دوریت...
تقلا می کنم هر شب که اشکم را بپوشانم
به یادت نیمه های شب چونان موج خروشانم
نیستی و نبودن تو بدجور.
باعث شده دیگران نیایند به چشم.
این نبودن های پر تکرار تو،
بدجور دلگیر است.
گمان کردی
از جهانم دوری
بین من و تو
تنها
یک دست فاصله است
کافی است قلم بردارد
و از تو بنویسد...
➷➷➷➷➷ ـבر زنـבگے هرچـہ از وابستـہ گے בور تر شویم دلبسته تر تر خواهیم شد. .
ـ؋ـاصلـہ בلبسته تر مے کنـב ،از وابستگے کم نمے کنـב .. ….
دور از تو...
پیراهنم ملحفه ی سفیدی ست
که در گلوی جمعه تاب می خورد
وصبحانه ام تکه ای نان بیات
با عسلی که طعم باران
خاک خورده می دهد...
زندگی پر از فراز و نشیب است،یکی از این فراز و نشیبها خود تویی! جالب است نه؟ تو شدهای بزرگترین فراز و نشیب این زندگی که آغاز و پایانش دست هیچکداممان نیست و من در این هیاهو گم شدهام، تنها کسی که میتواند مرا از این سردرگمی نجات دهد تویی،...
دلتنگم و جز روی توام نیست قراری....
ای وصل به تو صبر و قرارم کجایی...؟
تمام سهمم از دنیا، همان چشم سیاهت بود...
که قلبم را میان سینه می لرزاند...
نمیدانم چرا هر شب...
هوای چشم مــــن بی تــــو....
کمی بارانی و سرد است...
رفتی به سرِ زندگی خود؛ دلِ من هم،
باید برود بی تو زند سرد، نفس را.