روزهای بارانی زندگی بازداشتی مرا امضاء نمودند آنچنان که راه مسدود و نه مجال گریزی و نه اجازه مرخصی
چند روز است ، آب انبار خانه را مرمت میکنم، یک اوس احمد دارم که وقتی با آدم حرف میزند ، چشمِ آدم را نگاه میکند، همان چیزی که صداقت گفت و گو را برایم قطعی میکند. یک تکه کلام دارد که عجیب احساسِ زندگی را در من تازه میکند....