پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
دوست بسیار عزیزمهراس مرگ هراس از گناه است و مادر گرامی شما بی هیچ هراسی به استقبال مرگ رفت. آن عزیز هنگامی که تنپوش خاکی را با دیبای جان مبادله نمود، باید شادمان بوده باشد زیرا که در این سفر با بال روح در بارگاه عصمت فرود آمد....
نسیم خواب نوشین مرگ، پرنیان بستر شاه و بوریای فقیر را در هم خواهد نوردید. تنها لحظه انتظار است که جز محرمان سراپرده دوست کسی را بر آن وقوف نیست، خار غم از زندگی بزدایید تا خواب شیرین مادر گرامیتان تحملپذیر شود. هشدار که مردگان از اندوه زندگان شادمان نخواهند بود....
می دانم هیچ جملهای دردت را سبک نمیکند؛ میدانم داغداری؛ میدانم هیچ چیزی نمی تواند غم از دست دادن مادر عزیز و مهربانت را جبران کند. از خدا می خواهم به تو و خانوادهات صبر بده تا بتونی این مصیبت را تحمل نمایی. فقط بدان همه ی از این شنیدن این خبر ناراحت و متاثرند و همه ی در کنارتند....
ضایعه در گذشت مادر گرامیتان را خدمت شما و خانواده محترم تسلیت عرض نموده برای آن عزیز علو درجات الهی را مسئلت می داریم...
انا لله و انا الیه راجعون «و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی،جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را می سراید» درگذشت مادر گرامیتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده برایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت ، برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانم ....