پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
ما در حال انتخاب افرادی هستیم که می توانیم آنها را شکست دهیم....
فقط بدوکمی از بقیه فاصله گرفته بودم و داشتم نرمش می کردم. مرد میانسالی آمد و گفت: «این چیزایی رو که می نویسی از خودت درمیاری یا واقعیه؟»گفتم: «واقعیه.» مرد گفت: «پس چرا تنهایی؟ برادرت و دوستت و اون یکی نمی دونم چی ات کوشون؟»گفتم: «اوناهاشون.» و برادرم، دوستم و دوست دوستم را که کمی آن طرف تر داشتند با هم حرف می زدند به مرد نشان دادم. مرد به طرف آنها رفت و پرسید: «شما کدومتون برادر اون آقایید؟» برادرم، دوستم و دوست دوستم گفتند: «هیچ...