پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
عزیز منبه طوفان هایی که دریای زندگی ات را درگیر می کند توجه نکن ، تا این طوفان های گاه و بی گاه نباشد معنی آرامش را خوب درک نمی کنیاصلاً کل مسیر زندگی ساخته همین تضاد هاست... زمانی که سختی و درد ، کارد را به استخوانت می رساند و با تمام وجود در حال درد کشیدن هستی، همان زمان هایی که از امیدوار بودن دست میکشی و چشمانت را می بندی تا تسلیم تاریکی شوی ! یادت بیاور که چه روزهای سختی را توانستی تنهایی بگذرانی...یادت بیاور که در عمق تاریکی هم نور ...
️جسور باشاین قانون ارتفاع است،هر چه بیشتر اوج می گیری، باد و باران بی رحم تر می شود و نفس کشیدنت سخت تر می شود!تو اما محکم باش!نه به زمزمه پرنده های پایین دست توجهی کن نه هیاهوی لاشخور های حسود!عقاب باش!️ارتفاعات بالا جای پرنده های ضعیف نیست!...
گاهی هم به خودت سر بزن! حالِ چشمهایت را بپرس و دستی به سر و روی احساست بکش؛رو به روی آیینه بایست و تمام تنهایی ات را محکم در آغوش بگیر وَ با صدای بلند به خودت بگو که تو تنها داراییِ من هستی؛بگو که با همه ی کاستی های جسمی و روحی ، تو را بی بهانه و عاشقانه دوست دارم!برای خودت وقت بگذار ، با مهربانی دستت را بگیر و به هوای آزاد ببر . نگذار احساس تنهایی کنی ، نگذار ابرهای سیاه، چشمهایت را از پا دربیاورد...مطمئن باشهرگز کسی دلسوزتر از تون...