پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
توو دل، غم مونده… یه ماتم مونده؛ یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…توو دل، غم مونده… یه ماتم مونده؛ یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…دلاروُ بی بی، به اینجا خونده؛ یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…رو دلها، داغ و غمی بنشونده؛ یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…توو راهِ درمونِ هر درمونده، یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…داره صدایِ مادری میاد… بی یار وُ حبیبه… بی یار وُ شکیبه… بی یار وُ حبیبه… آخ! حسین......
علم می زنمبه دل رنگ مشکی غم می زنمتو این تکیه های محرم همشدارم زندگیمو رقم می زنم...
حواست هست به موهای سفید سرمچقدر امسال از گذشته شکسته ترمحواست هست نوکرت داره پیر میشهبخرم ببرم به حرم داره دیر میشهدوست دارم دوست دارم دوست دارم ارباب...