دوستت دارم چرایش پای تو، ممکنش کردم،محالش پای تو میگریزی از من و احساس من دل شکستن هم ،گناهش پای تو آمدی آتش زدی بر جان من درد بی درمان گرفتن هم،دوایش پای تو من اسیرم در میان آن دو چشم قفل زندان را شکستن هم،سزایش پای تو سوختم،آتش گرفتم...