پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
دل روشنی دارم ای عشق صدایم کن از هر کجا می توانیصدا کن مرا از صدف های بارانصدا کن مرا از گلوگاه سبز شکفتنصدایم کن از خلوت خاطرات پرستوبگو پشت پرواز مرغان عاشقچه رازی استبگو با کدامین نفسمی توان تا کبوتر سفر کرد؟بگو با کدامین افقمی توان تا شقایق خطر کرد؟ مرا می شناسی تو ای عشق من از آشنایان احساس آبمو همسایه ام مهربانی است و طوفان یک گلمرا زیرورو کرد پرم از عبور پرستوصدای صنوبر،سلام سپیدار پرم از شکیب و شکوه د...