یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
صبح و شب ندارد جانمهر وقت به تو فکر میکنمفکرم پر می شود از تو و خاطرات با توفرقی هم نمیکند ساعت روزگار چند استهمینکه پای تو وسط باشدهمه چیز روشن است....