بی شک تو همان
روزنهٔ ریز امید در دلم هستی...
غزاله غفارزاده...
موهایم را نه!
خیالات می بافم...
***
به امید آمدنِ
--[تو].
لیلا طیبی (رها)...
در دوست داشتنت شتاب می کنم؛
عقربه ها این روزها برای
گذر کردن
تعجیل می کنند......
من درونِ توام!
از من،
به کجا می گریزی؟!
غزاله غفارزاده...
شب ها
بی یادِ تو
به چه سان می گذرند؟!
غزاله غفارزاده...
تو از کدام قبیله ای ؟
که جز مهر نداری توشه ای ؟
✍ سردار...
هیچکس مرا خوب نفهمد جز تو ،
ای من به فدای تو این قلب و لب و چشم و دهانت......
بُگذار زمانه از حِسادت بترکد
انگشتان ِ من
چه به انگشتان ِ \ تو \ می آیند . . ....