پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
روی پیشانی بختم خط به خط چین دیده امبس که خود را در دل آیینه غمگین دیده اممو سپیدم مو سپیدم موسپیدم مو سپیدگرگ باران دیده هستم، برف سنگین دیده امآه یک چشمم زلیخا آن یکی یعقوب شدحال یوسف را ببینم با کدامین دیده ام؟آشنا هستی به چشمم صبر کن، قدری بخندیادم آمد، من تورا روز نخستین دیده امبیستون دیشب به چشمم جاده ای هموار بودابن سیرین را خبر کن، خواب شیرین دیده ام...