متن برف
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات برف
برف می بارید آرام
پشت این پنجره من
خیره چشمم به برون
و تمام هوس و خواهش من بود ،خدایا که شود
حجم این برف به حدی که رسد
صبح فردا ز همه جمله ای اینگونه به گوش:
مدرسه تعطیل است
اینک اما باز
برف می بارد آرام
پشت این...
مگرفقط انگور مست میکند؟
که برف و یخ زمستان هم دست کمی از انگور ندارد
برف است و سر خوردنها و پیچ و تاب خوردنهای روی برف ، یعنی خود رقص
و خدا هم به تماشای رقص می نشیند و قهقهه های مستانه اش ،فضا را پرمیکند
کفرمی گویم؟
باور...
با تو باید به تماشای برف نشست
از پشت پنجره ی کلبه ی چوبی
چای نوشید و شد مست
زمستان
تا جا برای جان دادن دارد
در تقلای جویدنِ ردپاهای من است
می دانم
او تمام می شود
اما ردپاها...
«آرمان پرناک»
ادامه نده
ردپاها را ادامه نده
چون
قرار نیست به جایی برسی
زمستان
زودتر از حرفِ اوّلش
به حرفم رسید
راه کج کن برو
با توأم
ای که تا قلب
در برفی
ای شبیه ترین به من
برگرد به فصلِ کودکی...
«آرمان پرناک»
آرزویم است مادر
آرزویم است برف ها را
از سرت دورِ دور کنم
مو به مو
«آرمان پرناک»
ساده و سپید و پاک
همچون دانه ای برف
به ظرافت و نرمی
بر لب هایت خواهم نشست،
تا با نفس هایت آب شوم...
شعر: دلسوز صابر
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی
ناشتای ناشتا
به در فکر می کنم
برف می بارد برف
آن بیرون
برج های بلندی
سر زیرِ برف کرده اند...
«آرمان پرناک»
می داند بی فایده است /
اما می گردد /
می گردد در جیبِ گذشته ها /
دستِ تاریکم /
تا شاید ببیند
دستِ خوشحالِ آن کودک /
در روزِ برف بازی را...
«آرمان پرناک»
می دانی!
این روزها
بیشتر از شعرِ سپید
سرم
گرمِ برف بازی ست
ممنون که زمستان را
به من هدیه دادی
«آرمان پرناک»
سرما به قدری بود که ماهیت باران راهم عوض کرده بود.درون خانه هوا سرد تر از کوچه و خیابان بود.لباس سفید کوه رو به رو، هوای ابری،دانه های بی قرار برف...گویا پایان سفر پدر و مادرم با پایان سفر دنیایِ کسی دیگر و رسیدن به مقصد ابدی اش مطابقت داشت....
زمستان با لبخند ابرها می آید
در برف های سفید آسمان می بارد
طعم خنکای زمین به دل ها نشسته است
پاییز نیز خسته از خداحافظی هاست
جنگل ها درخشش و زیبایی را در دام می اندازد
برگ های زرد رنگ در هوا می چرخند
صدای غم پاییز به گوش...
در رویایی سفید و برفی
خاطرات به زیبایی زنده می شوند
زمستان را تماشا کنید از پنجره ها
بیایید گرد و غبار غم را با هم بشوییم
به طبیعت، زمستانی را هدیه کنیم
به برف ها و آدم برفی ها پناه ببریم
خاطره هایی از دوران کودکی بازگو کنیم
در...
روزی نو برفی با زیبایی و آرامش آغاز شد،
خورشید صبح، با شوق و درخشش خاصی به پا خاست.
از پنجره دلنشین به سراغم آمد،
طراوت و شادی را با خود آورده بود،
و در اوج امید و آرامش، منتظر من بود.
از فنجان چایی گرم لذت می بردم،
کوچه...