پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
هستی،به بودنت هست،گفته از برای مادربزرگ خوبم؛ یاد خوبان،دیدگان خوش رنگ و رخشان،چشم می شد محوشان،لحن گفتار گرم شان،نشان داشتن از نشان،می دیدی لحظه را در چشمشان،می شد گفت که دیدن،تنها نیستن یار دارن در نهان،با دلی پاک چشم پاک،بودن تسلیم خاک،در عبور دیدشان،نه سراغ مال بودن نه نشان،کلبه پر نورشان،نعمت افزون شان،هرکه نسلش جمع بود،خانواده۱۰نفرش کم بود،دور کرسی می نشستن،جای آنان گرم بود،از کتاب های آسمانی،معجزات راه یابی،چشمان در...