زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

هستی،به بودنت هست،
گفته از برای مادربزرگ خوبم؛
یاد خوبان،دیدگان خوش رنگ و رخشان،
چشم می شد محوشان،لحن گفتار گرم شان،
نشان داشتن از نشان،می دیدی لحظه را در چشمشان،
می شد گفت که دیدن،تنها نیستن یار دارن در نهان،
با دلی پاک چشم پاک،بودن تسلیم خاک،
در عبور دیدشان،نه سراغ مال بودن نه نشان،
کلبه پر نورشان،نعمت افزون شان،
هرکه نسلش جمع بود،خانواده۱۰نفرش کم بود،
دور کرسی می نشستن،جای آنان گرم بود،
از کتاب های آسمانی،معجزات راه یابی،
چشمان در هنگام حرف بزرگان گفت یاران،
چون نفسان خیلی آرام چشم بر آنان محو بود،
هر چه را گفت پا نهادم،چون به پایان دل در آنجا جا نهادم،
از سلام گفت او شاد شادم،
در وداع اش آنچه او گفت واقعیتی بود،هست به یادم،،
هست انسان هست به ایمان،چون کنی تو درک آن،
بند ناف ات بی پشیزی،می برن خوشحال اند از آن،
پس تو دریاب بی بدیعی شی،خلقت ایزدی شی،
پای می گذاری به هرجا خوب باشی ابدی شی،
می رسد آن روز رفتن،وقت خفتن،نباشد تو را پریشی
پس وداع کن،به صاحب دوگیتی اتکا کن،
پیش چون رفتی،چو او خواست،
این را باید بدانی قبل بازخواست،
تا به خاک ات می سپارند،در سرشت تبدیل جسم ات،
چون که برخیزی،صاحب بهشتی بی نظیر شی،،
سرمستی
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن