پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
در آسمان صلح و صفا ما شعله های حادثه دربر کشیده ایمبر سینه های یخ زده خنجر کشیده ایم تا پهنه های آبی دریای بی کران دور از خیال واهمه لنگر کشیده ایم چون صخره این و نعره ایام رفته رادر موجکوب ساحل باور کشیده ایم ما را حواله با شب خونین دلان نکنتا شوکران عشق تو را سر کشیده ایم پرهایمان شکسته ولی در هوای دوستدر آسمان صلح و صفا پر کشیده ایم نیلوفرانه در طلب جستجوی صبحنقشی به آستانه ی دلبر کشیده ایم در دفتر دلانه...