غزلی بود نگار قافیه اش زیبایی در قصیده در خرام و قصه اش زیبایی شعر را امر شدن داد به تاب عشاق نرگس غمزه زن چکامه اش زیبایی شب را گفت که چشم، خنجر شهلای سپهر روزش به شکوه و خامه اش زیبایی زاهد کافر او گفت که حسنش گنه...