در شهر من این نیست راه و رسم دلداری باید بفهمم تا چه حدی دوستم داری ... بیزارم از این پا و آن پا کردنت ای عشق یا نوشدارو باش یا زخمی بزن کاری من دختری از نسل چنگیزم که عاشق شد بیگانه با آداب و تشریفات درباری هر کس...