سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
چشم هایشصندوقچه ای بوداز تار اعلا ابریشممروارید کهندر طاقچه ی پلکانبا زیور آلاتِ دست سازکه هر ثانیهدر رقصی بی شائبهکه سازشبا تار ابریشم نواخته می شدمرا به ضیافتی می خواند...