شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
فکرش را بکنروزی میرسد که دیگر هیچکداممان نیستیم ودهه ها از رفتنمان میگذرد وآن همه لبخند و اشک،آن همه خاطرات،قهرها و آشتی ها ،آن همه دوری و نزدیکی مان،آن همه دلتنگی و بی تابی مان،آن همه عشق و نفرتمان ، همه و همه در زیر تلی از خاکبا ما دفن شده است و ما فراموش شده ایم.میبینی ،دنیا نمی ارزد به فراموش کردن خوبی هایش...به فراموش کردن همدیگر..به دوری از هم...نمی ارزد به حسرت کارهایی که دلمان میخواست و نادیده گرفتیم...تاریخ ما به ان...