فکر ویروسی من، هدیه به خودکارم شد توموری از غم من، در پس افکارم شد خواستم تا که به سال سفرم برگردم بشوم نطفه به پشت پدرم برگردم... تا که بازنده شوم، در ماراتون با رقبا منم اسپرم که دلخسته ام از این رفقا! باز سگ دو زدمو این تنم...