پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
نشست زیبا برفوسیع و تنها برفسپیدِ آرامشسیاهِ ژرفا برفبسیط ِ بی صورتظهورِ معنا برفخموش می خواندقصیده اش را برفچه خانقاهی شددر این تماشا برفبچرخ ،هوهو،بادبرقص هاها برفو برف می آیدو برف ،برفابرف...عدم به وجد آمدنشست هر جا برفسکوت آورده استسکوت کن با برفسکوتِ پیوستهسلوکِ بودا برفمرا ربود و بردبه نیروانا برف...