دو فرزند ز اولاد خویش داشت تاک دوفرزند بر او عشق، یکسان و پاک به شهرش بخواندند آن کودکان یکی را خلف دیگری تار ناک مغاک یکی ترش روی و عبوس سرکه نام و آن دیگری را شرابی که میزد خماک کنون با تو است رای را روشنی کدام را...