سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
پشت دریاها شهری ستکه در آن پنجرهها رو به تجلی باز استبامها جای کبوترهایی است، که به فواره هوش بشری مینگرنددست هر کودک ده ساله شهر، شاخه معرفتی استمردم شهر به یک چینه چنان مینگرندکه به یک شعله، به یک خواب لطیفخاک موسیقی احساس تو را میشنودو صدای پر مرغان اساطیر میآید در بادپشت دریا شهری ستکه درآن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان استشاعران و و دریاها شهری ستقایقی باید ساخت...