پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
چشمانت آرزوست از سر نمیپرد تو را ز خاطرم کسی نمیبردبه خاک و خون کشیده ای مرا زمن بریده ای مروبه دل نشسته ای چه کردی با دلم به گل نشسته ای میان ساحلمبه خاک و خون کشیده ای مرا زمن بریده ای مرو...برشی از ترانه...