دوشنبه , ۲۳ مهر ۱۴۰۳
در مسیر دلبری با غیر میکوشد فقطچون عروسک در خیابان ترمه میپوشد فقط تا که میگویم کمی سنگین بپوش او میروداز لج من چادر گلدار میپوشد فقطمن فقط با او دلم میل سخن دارد همیناو ولی با حافظ و خیام میجوشد فقط من برایش شربت از شهر فرنگ آورده اماو شراب کهنه شیراز مینوشد فقطقصد دارد هستیم را چوب حراجی زندقلب من را کاش تنها مفت نفروشد فقط...
متن آهنگ جدید علی اصلانکش هنوز نمردمهنو نمردم نمیترسم از کسیخیلی مونده به گردم برسیهمون داداشیا همون رفیقای سابقمونچاقالایی که خودم یاد دادم بهشون راه رفتنوآره حاجی ولی خیلی زود از یاد رفتمواونا همه من تک اونا خوبو من بدمن در جا میزنم اونا عند حرکتبذار بگن خوردش نترسید دود کردش اما نلغزیدبذار فوش بدن زیر پستایی که عکسامون یه روز با هم درخشیدبه مولا که الکی من نشدم اینمن زخمیو لاشخورو تو کمیننبود پول...
متن آهنگ میم مثل مادر از علی اصلانکش منو ببخش اگه کله پام اگه دو قرون نمیشه کل سر تا پاماگه هنوز نشدم اونی که تو بخوای وای اگه خونه دومم شده پارکامن ببخش سر زبون تلخم واسه جدایی از خونه کار و بهونه کردمشدم قطعه ای که دیگه گم توی پازل نبودم توی دسترس هیچوقت در حال حاضرمنو ببخش مادر نبودم پشت میز اگه بلد نیستم بنویسم با خودنویساگه هر خری سر من بهت حرف میگه اگه کشیده هات ندارن درد دیگهاگه آتیش دلت پره تو فندکم اگه نیکوتین میچرخه تو ه...
من آن اَبرَم که می خواهم بِبارمزِ دلتنگی هوایِ گریه دارمدر این بِیغوله نایِ ماندَنَم نیستدلِ خود را به دریا می سِپارَم......
ﻳﮏ ﺳﺎل رﻓﺘﺶ ﺟﻠﻮ ﺗﻮﻟﺪﻣﻪ ﺑﺎزاﻧﮕﻠﻴﺴﻰ : ﻋﺰﻳﺰم ﺗﻮﻟﺪﻣﻪ و ﺑﻪ ﺷﺪت ﺧﻮب و ﺳﺮﺣﺎﻟﻢﻓﺮاﻧﺴﻪ : ﺣﺲ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ ﺑﺎﺣﺎل ترو ﺟﻮون ترمآﻟﻤﺎن : روز ﺑﻪ روز ﻣﻮﻓﻖ تر ﻣﻴﺸﻢﻋﺮﺑﻰ : اﻣﺮوز ﻓﻘﻄ ﻣﻴﺨﻮام ﺑﺮﻗﺼﻢاﺳﭙﺎﻧﻴﺎ : ﺧﻮش ﺗﻴﭙﻢ ؟ ﻫﻤﮕﻰ ﺑﮕﻴﺪ آرهﻫﻨﺪ : اﻣﺮوز ﻫﺮﭼﻰ ﻛﻪ دﻟﻢ ﺑﺨﻮاد ﻣﻴﺨﻮرمآرژاﻧﺘﻴﻦ : ﻫﺮ ﻛﻰ ﻣﻴﮕﻪ ﺗﻮ دیوونه ای ﺑﻬﺶ ﻣﻴﮕﻢﭼﻰ رو ﻧﮕﺎه ﻣﻰ ﻜﻨﻰ اﺣﻤﻖ ؟ ﻫﺎن ؟ اﺣﻤﻖاوﻛﺮاﻳﻦ : ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻗﺼﻴﺪ و ﺑﺨﻮﻧﻴﺪﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻗﺼﻴﺪ و ﺑﺨﻮﻧﻴﺪﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻗﺼﻴﺪ و ﺑﺨﻮﻧﻴﺪ...It’s My Birthday...
متن آهنگ «دل» از کاوه آفاق:دل؛واژه ی همواره مشکل،این دو حرف با من چه ها کرد؟!این دل...این دل قصه ی کوتاه و کاملچه بلاها سرم آورد؟!این دل...دل؛واژه ی همواره مشکل،این دو حرف با من چه ها کرد؟!این دو حرفِ ساده ی دل...من...من دارم ویرونه می شم از درونخسته ام از این زمین و از زمونخسته از این همه آدم های شومدل؛واژه ی همواره مشکل،این دو حرف با من چه ها کرد؟!این دو حرفِ ساده ی دل...دل، این اسیرِ دور باطل...
ای همیشه جاودانه در میان لحظه هایمغصه معنایی نداره تا تو می خندی برایمپیش تو از یاد بردم روزهای سختی ام راعشق مدیون تو هستملحظه ی خوشبختی ام را... برشی از ترانه...
تنهای بی سنگ صبور خونه ی سرد و سوت و کورتوی شبات ستاره نیست موندی و راه چاره نیستاگرچه هیچکس نیومد سری به تنهاییت نزداما تو کوه درد باش طاقت بیار و مرد باش... برشی از ترانه...
پدر دستاش پناهه تو قلبم پادشاهه پدر خورشید خونه پدر یه سایبونه پدر یه قهرمان تو قصه های بچگیمه پدر عطر نفس هاش دونه دونه زندگیمه آخ که زندگیمه تورو جای خدا نه تورو بعد از خدا من قد عشقای عالم میپرستم میپرستم..._برشی از ترانه...
بنگرجمع یاران است وبهاران است وشبدر دل شور و بلوایی وخوش سخن هایی بر لببنگر طفل نو پا را که حلاوتش ما را کشتوآن مادر صلح که می جنگد با سلاح قر درشتبَه که عالی بود و اما خالی بود جای یاران قدیمشدیم شاد و خوشا یاد وآباد باد محفل میم..._برشی از ترانه...
نگارم نگارمببین سینه ام شوره زارهتو دستم نگیریجویبارش آبی ندارهببار ای ابر تنهابخون ای مرغ مینانذار این غم دورینگارم رو از من بگیره_برشی از ترانه...
ادب به آدمِ بی ادب نکن! گشنگی بکش، از گوشت سگ نخور! تو خونه گریه کن، تو کوچه پهن نشو! نشون هیچکس نده پشت پردتو... برشی از ترانه رپ...
گل من، پیش من میمیری، میپوسه ریشت. کسی از گل به تو کمتر بگه؛ دیوونه میشم. گل من میرم و قلبم همیشه میمونه پیشت. گل من میرم از پیشت. عشق تومیمونه پیشم..... برشی از ترانه...
من به دستان تو پل بستم به زیباتر شدناز تو میخواهم از این هم با تو تنهاتر شدناز تو میخواهم خودت را مثل باران از بهاراز تو میخواهم قرار روز های بی قرار..._برشی از ترانه...
پاییز فصل ضیافت هاییاز جنس ماندن بودوقت رقصیدن برگ های سرخو فصل نوشیدن قهوه ی یکرنگیای کاش بودیتا برای تمام دلتنگی هایمترانه می خواندیو چون پاییزفصل دلخواه من می شدیمجید رفیع زاد...
نزدیکی قد نفسنباشی دنیا چی دارهبه من عطر هدیه ندهمیگن که دوری میارهموندنی ترین منرفیقمی رفیقتمدیگه هر کاری کنیعزیزمی از این به بعدما شدیم شبیه به هم..._برشی از ترانه...
منو برق چشمام تو و شال رنگیچه احساس خوبی چه حال قشنگییه شیرینی خاص میون چشاتهیه آرامش محض همیشه باهاتهتو آغوش تو باز چشام کم میارهالانه که بارون دوباره ببارهزیر چتر موهات دلم قرصه قرصهمیگم خوبه حالم کسی تا بپرسه..._برشی از ترانه...
غریبه، شدی بامنمیدونم چرا هنوز میخوامتبا این که تو رفتی هرجا که باشی میام سراغتتو از من گله داریبگو، بگو آروم نداریبگو چشماتو ببند میام به خوابت…_برشی از ترانه...
نگاه ناگهان تو به چشم من ، همین که خوردتمام من خلاصه شد ، درون چشم های توگمان نمیکنم شود ، دوباره با خود آشنا!دچار گشته هر که بر جنون چشم های تو ..._برشی از ترانه...
گذشته ها گذشته، همین الانو عشقهنباش به فکر فردا، که دست سرنوشتهقصه ی زندگی رو، خود خدا نوشتهکوتاهه عمر آدم ،میگذره رفته رفتهفقط دو روزه دنیا، یک روزشم گذشتهدقیقه های رفته ،هیچ موقع برنگشتهبخند همیشه خوش باش ،بی عذر و بی بهونهبذار تموم دنیا، بهت بگن دیوونهاز آدما فقط یه خاطره جا میمونه_برشی از ترانه...
دیروز، امروز حالا ،فردا ...دنیا به کسی وفا نکردهنگذار حتی یک لحظه یک لحظه رو از دست بدیمش خدا نکردهتو پهنه ی گیسوت آزادم کن نزدیکی لبهامون عاشقانه است با یک بوسه آبادم کناین لحظه ی تاریخی جاودانه است عجب عاشقانه استتو معجزه هستی رامشگر طناز یک صحنه ی زیبا از رقصی و آوازتو خوب و پر آوازه ای حادثه ی تازه ای عشق بی اندازه ای بی شک تو همانی زیبای جهانی..._برشی از ترانه...
یک نفر میاد که من منتظر دیدنشمیک نفر میاد که من تشنه بوییدنشممثل یه معجزه اسمش تو کتابا اومدهتن اون شعرای عاشقانه گفتن بلدهخالی سفرمونو پر از شقایق میکنهواسه موجهای سیاه دستا رو قایق میکنهمثل یه معجزه اسمش تو کتابا اومدهتن اون شعرای عاشقانه گفتن بلده..._برشی از ترانه...
باران که آمد من را خبر کن تا اوج رویا با من سفر کنمثل همیشه عاشق شو و باز مثل همیشه از من گذر کنبی قرارم ای نگارم تو کجایی خبر ندارم..._برشی از ترانه...
دلم که میگیره ازاین زمونهغم میاد و توی دلم میمونهچاره ای جز صبر وقرار ندارمچکار کنم راه فرار ندارمبه دل میگم خداخودش کریمهبزرگه ومهربونه و رحیمههی به خودم وعده میدم دوبارهمیگم زمستون که بره بهارهخزون با اون رنگ و لعاب نابشبا برگهای قشنگ و آب و تابش... تموم میشه پامیکشه از خونهروسیاهی هم به زغال میمونهامید دارم با گلها پیدا بشیشادی قلب من تنها بشیامید دارم سهم دلم تو باشیشمع و چراغ محفلم توباشیامید ...
یه خبری شده میگن تو شهر میگن اومده یه نفرهزار تا سودا و یه سر ای وای ای وای ای وایدلم و به دریا میزنم میگم عاشقش منمکاشکی بشه مال خودم ای وای ای وای..._برشی از ترانه...
دیوانه !مرا به دست کی سپردی دیوانه رفتی مرا با خود نبردی این عشق شد زندان من این درد شد درمان من رویای تو پایان ندارد قلبم بلند پرواز شد از چشم تو آغاز شد ترسی از این طوفان ندارد...-برشی از ترانه...
چشمای منتظر به پیچ جاده دلهره های دل پاک و ساده پنجره ی باز و غروب پاییز نم نم بارون تو خیابون خیس یاد تو هر تنگ غروب تو قلب من میکوبه سهم من از با تو بودن غم تلخ غروب همیشه واسه من نشونی از تو بوده برام یه یادگاریه جز اون چیزی نمونده..._برشی از ترانه...
یه حسی از تو در من هست که می دونم تورو دارمواسه برگشتنت هرشب درارو باز می زارم_برشی از ترانه...
عاشقم به جون جفتمون قسمعاشقم میدونی خیلی بی کسماین دلم همیشه بی قرار توئه …عاشقم به جون جفتمون قسم عاشقم میدونی خیلی بی کسمفکر تو همش توی سرم میدوئه..._برشی از ترانه...
دست وُ دلم میلرزه نبینمت یه لحظه!لبات اگه بخنده به گریه هام می ارزه!شب شد وُ گیج وُ خستمسوگلی یه نگاه کنمن به سازِ تو برقصم!نگو دیره… نه! نگو دیرهدلِ من آروم نمی گیرهآخه بگو توی دلِ من کی می تونه جاتو بگیره؟..._برشی از ترانه...
رفتی با کی بد سلیقه بدون اونو بد زدی بهمدیگه مثل قبل برگردی بم بگی ببخشید بهت نمیگم ردیفه ردیفهاون دیگه رفتنیه قلب من تو سینه بستریهولی برنمیگردم اصلا دیگه برو برو هر وری که..._برشی از ترانه...
چشات بس که قشنگه واسه من شهر فرنگهواسه پنجره هواست وای وای وای وای چه هواییصورتت پر از ستاره ست واسه من غرق اشاره ستواسه بی زبون صداست وای وای وای وای چه صداییجهان، در سخن تو پر از باغ و بهارهصدا، در نگه تو، چقدر روشنی دارهواسه من چراغ میاری وسط چشام می ذاریمی گی شب تموم شده وای وای وای وای چه کلامیمی گی باز بهار رسیده میون اتاق دمیدهموسم سلام شده وای وای وای وای چه سلامی..._برشی از ترانه...
دِریا... چه اسم قشنگیبه دریا بیفتم، به بندر بیفتم، به دشتی بیفتمبه دشتی رسیدی بلندتر بخندبلندتر بخند یاد خونه بیفتمآه یاد خونه بیفتمیاد خونه بیفتم..._برشی از ترانه جنوبی...
به هوای دیدن تو این دل میره نکنه نیای بدجوری این دل گیرهتویی سروم و یارم تموم انتظارم از وقتی که دیدمت چرا آروم ندارمیارم ای یار یار دل مارو برده دلدار ای داد و بی داد از یار شده شیرین زبونم افتاده بجونم..._برشی از ترانه...
بازم یه پاییز ،دوباره بارونهجوم فکرت، همون خیابوندوباره دلشوره ی تورو دارمدوباره دلتنگتم عزیزمدوباره دارم به هم می ریزمچقد از این حال بی تو بیزارم... برشی از ترانه...
زندگی قصه ی تلخی ست که از آغازشبس که آزرده شدم چشم به پایان دارم..._برشی از ترانه...
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشدهر کسی در دل من جای خودش را دارد جانشین تو در این سینه خداوند نشد...برشی از ترانه...
با تو حالم خوبه یه دونه باشی دختر پاییزتو تکی تو دنیا شبیهت اصلا روی زمین نیست_برشی از ترانه...
زیر بارون نگاهت جون پناهِ تو میشم این نگاهی ک تو داری همه دنیامُ ک برده همه دینم شده چشمات نگاه و چشمای زیبات منِ عاشق و هوایی کرده باید از عشق تو جون داداینچنین مردن از عشقت یه آرزویِ محال بودولی اینبار زیر باروون نگاهت جونمو میدم و میشی یه آرزوی ممکن ...زهرازمانی...
من اینجامو تو اونجایی چرا دوریم یه عالمهمن خوابم نمیبره دیگه خوابم نمیبرهدلم میخواد بخندم اما خنده هام پر از غمهمن خوابم نمیبره دیگه خوابم نمیبرهاینجا بی تو سرده گل من یه دوس داشتن سادس حرف دل منول کردی دستامو میترسه دل من تو بگو الان کجایی تو..._برشی از ترانه...
اومدم مثل یه ببر کینه توز حقمو بگیرمو شبانه روز عقب شغال قاتل بودم بی خبر از اینکه با دیدن تو دیدن حالت خندیدن تو خودمم قاتل این دل بودمتوی این جنگل قانون مرده همه چی رنگ جنون داره جنون ما چی بودیم و چی هستیم الا دوتا قرقاول غلتیده به خون تف ...
قفل تو شدم بس که دری باز نکردی کنج قفست ماندی و پرواز نکردی من مهر تو را در دلم اندوخته بود دست تو برید آنچه که من دوخته بودمزخمی هر جنگ من خسته و دلتنگ من دردتر از درد تو قاتل خونسرد تو..._برشی از ترانه...
ای کاش فرصتی بود حتی برای یک باربا تو نفس کشیدن میشد دوباره تکرارای کاش می شد امروز در چشم تو غزل خواندبار دیگر تو را دید نام تو را عشق خواند… برشی از ترانه...
تو گلِ سرسبدِ شهرِ منی تو پُر از معجزه ی شهریوریتو خودت روزی و هر روزمو تا شب میبری تو خوده انگیزمی....._برشی از ترانه...
می گذره این روزا از ما ما هم از گلایه هامون… عادی می شن این حوادث اگه سختن اگه آسونتوی پاییز مجاور وسطای ماه آذر…شد قرارمون که با هم بزنیم به سیم آخر!! _برشی از ترانه...
دوست دارمولی با ترس و پنهانیکه پنهان کردن یک عشقیعنی اوج ویرانی، یعنی اوج ویرانیدوست دارم،دوست دارم...ولی با ترس و پنهانی ،ولی با ترس و پنهانی...دلم رنج عجیبی می برد از دوریت امادلم رنج عجیبی می برد از دوریت امانجابت می کند مانند بانوهای ایرانینجابت می کند مانند بانوهای ایرانیدوست دارم،دوست دارم...برشی از ترانه...
آمده ام تو به داد دلم برسی تو سکوت مرا بشنو که صدای غمم نرسد به کسیآمده ام تو به داد دلم برسی...برشی از ترانه...
تو دنیای پر از بی تکیه گاهی چقدر خوبه بدونی یک نفر هستکه وقتی راهتو گم کرده باشه نجاتت میده از اندوه بن بستنمی ذاره غرورت کم بیاره پر پروازتو یادت میاره رفاقتی که صادقانه باشه تا وقتی زنده هستی موندگارهعجب گوهر کمیابیست رفاقت ، هوای سرزمن و عطر خاکهپر از حکایت کهنه شرابه پر از از طراوت انگور و تاکه..._برشی از ترانه...
جانم مرابه سرودتازه ای می خواند...(...واین سخن چه قدمتی دارد...رقص شکوهمند سرانگشتانت درتنگ دلم ماهی می رقصاند...مثل تحویل سال...ترانه می سازد...ترانه می خواند...ترانه می ماند...ترانه....ترانه من...(میم/منتظر...)...
یک دم از خیال من نمی روی ای غزال مندگر چه پرسی زحال من تا هستم من اسیر کوی توامبه آرزوی توام اگر تو را جویم حدیث دل گویم بگو کجایی...برشی از ترانه قدیمی...