پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
چِشم تو پر از ناز و کرشمه ک برای منِ شیدا دین و ایمون نمیزاره خیلی وقته ک دخیلُ بستم به چشمون سیاهت به اون برقِ نگاهت اومدم حاجت بگیرم شفای درد بی درمون این عشقُ بگیرمچشمای تو کعبه ی آمال منه طواف به دور چشمِ تویکی از آرزوهای محال منه اما اومدم ممکنش کنم این آروزی محالمو با گوشی چِشمی از نگاه توسعی و منای چِشمونتهمون زمزم زلال وپاک چِشم توست دلبرکم میبینی چِشمون سیاهتو چجوری منو هوای کردهمنو برده زیارت...