شده آغوش تو دنیای من و زندگی ام بغلم کن که من از ترک وطن می ترسم
گرمای تنت، پخته کند خامی من را بی تجربه ام، میوه ی کالم، بغلم کن
بغلم کن بزار دوباره کامل شم
بغلم ڪن ڪہ دلم خواب ابد مےخواهد...