شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
مردِ مَن ، آرزویَم این است :“آرزویتَ” ساکِن کوچه ی بُن بست نَباشد هرگِز . . ....
آقای خاصمتا ابد و یک روز عاشقتم...روزت مبارک مرد من...
مرد منبا تو من خوشبخت ترین زن جهانمخیلی دوستت دارم، روزت مبارک...
مرد منبودنت کنارمیعنی خود خود خوشبختیعاشقانه تو را دوست دارم ، روزت مبارک...
مرد من زیر سایه ی مردانگیت خوشبخت ترین بانوی جهانم روزت مبارک...
از سرکار اومددید من خوابیدم دلش نیومد بیدارم کنهاز خستگی کنارم خوابش بردالهی فدای خستگیات بشم مرد من ...
مرد من ، زن نیستم اگر زنانه پای عشقم نایستم ، من از قبیله زلیخا آمده ام ، آنقدر عشقت را جار میزنم تا خدا برایم کف بزند....
مرد مندستهامو که میگیریهیچکس مرا دست کم نمی گیرد...
مرد من ...تو بعد از پدرم واقعی ترین و مردانه ترین مرددنیای کوچک دخترانه ام هستی......