پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
امشبچه بگویم که شبم بی تو خراب است امشبحال من بی تو همه رنج و عذاب است امشبآی ای چشمه ی نوشین لبت قند و عسل! قلبم از آتش عشق تو کباب است امشبتو که در بستر خود مثل گل نسرینیتنم از هرم تنت در تب و تاب است امشبشوکرانی است غم عشق تو اما ای جانیاد تو نوش دل و شربت ناب است امشبچشم من کاسه خونست و سرم غرق جنونسر تو پر هوس از جام شراب است امشبتو به آغوش بکش شادی هر خاطره راپای من بسته به هر شعر کتاب است امشبتو بگو عا...