تو ،،، شبیه آن باران و ابرِ بهاری که آنی می آید و میبارد و میگذرد ، اما ،،، خاطره اش همچون شبنم بر تن گل همچنان باقیست !
باران که می بارد انگار کسی بر کلونِ دل تق تق می کوبد هوای اوست که بی تابانه بر دروازه ی قلبم می کوبد و چه مشتاقانه دل را به هوایش باز می کنم ! آتریسا