متن باران
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات باران
. از دل ببقرار من...قراره باران بیاره.
پربشانم،
خیس بارانم ،
مثل باغی که در..
آن پرندگان آواز نیخوانن
هر صبح بارانیِ من،
هر روزِ باران خورده یِ
چشمانِ تو...
یک شعر ِپایــیزی
خواهد فقط ..!
کاش میآمدی
زودتر از دیروز،
آهستهتر از فردا...
باران به شیشه تکیه داده بود،
و رؤیا،
در گوشِ بیداری
از تو میگفت.
کاش میآمدی،
تا نفسی
با تو میماند.
باغِ تُهی
سالها شد که باغم ز باران تهیست
سهمِ خاکِ من از عشق، تَرَکهای نیست
نبودَنش، چهها با دلِ سبزم نکرد
که هرگز به لب خنده دیگر نگرد
ز روزِ جدایی، ز آن روز شوم
نه باران بدیدم، نه رویِ بهار
جوارح همه خسته از انتظار
فراق از دلم...
جاده تاریک ترین شعر مرا
میخواهد
او نمیداند
بارانْ
برگ را نهْ
ذهن مرا خواهد شست
اینچنینْ
مرگْ رقم خواهد خورد
اونجایی که جناب صائب میگه:
"تویی به جای همه
هیچکس به جای تو نیست"
نشون میدھ که چجوری
با نبودن یک نفر میشه بین
چند میلیارد آدم تنها بود!
باچشم خوددیدم
آدَمی میتواند شَفای آدمیباشد
ماهِمن:))
خوبه برای آدمی که دوستت داره بجنگی
ولی اصلاً خوب نیست برای اینکه یکی دوستت داشته باشه، بجنگی.
یه فرق خیلی بزرگی بینشون هست .
اشک باران
چقدر قشنگه...
که میون این همه هیاهوی زندگی، یکی باشه که تو رو دیوانهوار دوست داشته باشه...
و تو رو به زندگی دلبستهتر بکنه
کسی که خندههاش تو رو دور کنه از این هیاهو و تو برای عاشقانه زندگی کردن
فقط یک اسم رو بهانه کنی (: 💜
آرامش یعنی
گره خوردن دستامون به هم
آرامش یعنی
تماشای لبخندت
آرامش یعنی
صدات،چشمات،بغلت
دلبر اصلا آرامش یعنی
وجودت یعنی داشتنت برای همیشه
میخواهم اولین کسی باشم که داری
میخواهم آخرین کسی باشم که داری اصلا میخواهم تنها کسی باشم که داری...
میخواهم از هر طرف که میروی، به من برسی، هرچه میخواهی برای من باشد...
میخواهم چشمت جز من کسی را نبیند گوشت جز من کسی را نشنود...
میخواهم خودخواه ترین...
زیر گوشش گفتم:
«کاش میشد کوچیک کرد و گذاشتت توی کیف.
اینطوری دیگه دلتنگ نمیشدم.
همیشه همراهم بودی.همیشه کنارم بودی.»
چیزای خوشگل تو دنیا خیلی کمیابن
مثلِ چشمات، موهات، دستات،
اصلا کلا خودِ تو.
نگاه کردن بهت قشنگه
لمس دستات قشنگه
بغل کردنت زیر نور ماه قشنگه
بوسیدنت قشنگه
همه چی با تو قشنگه
تو یه پک کامل از قشنگیهای دنیایی.
درگیر چشمهای تو بودم
که بارانی شد
و ماه از پلکهایت افتاد
در فنجان قهوهی من
که دیگر تلخ نبود
پرندهای از ابروهایت پرید
و روی شانهام نشست
با صدایی شبیه خواب
و من
در امتداد باران
به عقب میرفتم
تا به لحظهای برسم
که هنوز نگاه نکرده بودی
سلام چشم قشنگِ من
روزت بخیر دلیلِ زندگیم
خواستم بهت بگم
اون خنده های شیرینت روز منو میسازه
آخه من دلم میخواد
تو همیشه حال دلت کوک باشه
همیشه بخندی سرحال باشی
میدونی وقتی تو میخندی
من بیشتر از تو شاد میشم،
بیشتر از تو حالم خوب میشه
آخه من...
عاشق را برعکس کنی میشود قشاع.
قشاع : دردی که درمان ندارد:)
روزی میرسه که من تو خواب غلت بزنم یهو ببینم عه رفتم توو بغلت.
گفت از کجا فهمیدی عاشقش شدی ؟!
گفتم وقتی پیداش کردم
یه حسِ امن و آشنایی داشت
که انگار بعد یه سفر طولانی رسیدم خونه ...
تو بوی رنگی؛
تو بوی چوبی؛
تو بوی کتابی؛
تو ترکیب قشنگ خاک و بارونی؛
تو مثل ته دیگ ماکارونی؛
ترکیب خفن نون و پنیر خامه ای و سبزی؛
تو مثل یه آسمون آبی با ابرای تیکه تیکه شده ای؛
تو به اندازه نوازش انگشت رو کلیدای پیانو قشنگی؛
تو...
تو آرامبخشترین نسخهى منی
بیا خودت را بپیچ به زندگانی ام❤️
دوستدارم از زبونت شنیدن
مثل خوردن گوجه سبز نوبرونس؛لذیذِ لذیذ
یه سری دوست داشتنا هستن که هیچوقت تکرار نمیشن، یعنی یه دورهای از زندگیت یهسریها رو جوری دوست داشتی که هیچوقت کسی رو به اندازه اون یه نفر دوست نداشتی، هیچکس به اندازه اون یه نفر برات مهم نبوده، و همیشه اون یه نفر بوده که با همه آدما فرق...