شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
قصه ی عشقت باز تو صدامهیه شب مستی باز سر رامهیه نفس بیشتر فاصله مون نیستچه تب و تابی باز تو شبامه...داوود ملکان مردی که در خیابان از عشق خواند و بذر شادی پراکند.کاش شادی به این سرزمین برگردد....