یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
شب بود پسری تصادف کرد...خون زیادی ازش رفته بود،لحظه های آخرش گوشیشو برداشت،نوشت:میای بریم؟یکی ارسال کرد به رفیقش یکی واسه عشقش..عشقش جواب داد این موقع شب بگیر بخواب بای... رفیقش جواب داد کجا؟؟تنها نری وایستا منم بیام..پسر لبخندی زد و چشاشو بست......
یا مشکل ارسال پیام از دل ما بودیا منبع گیرنده ی قلب تو خراب استزاییده ی دردیم و به بار آمده ی عشقدر مکتب ما عشق فقط حرف حساب استیک جمله بگو دلبرکم حرف دلت چیستعاشق شده این شاعر و دنبال جواب است...