کولبر! با نفسش دست هایش را گرم می کرد. شروع کردم به عکس گرفتن گفت دستای من یخزده تو داری عکس میگیری؟ بیا کمکم کن. گفتم چشم.تا خواستم کمکش کنم خندید و گفت شوخی کردم.امروز تو کمکم کنی فردا و پس فردا کی کمکم کنه.عکس بگیر شاید صدای ما جایی...