بانوی من بانوی دل شکسته تو چشمای پر از غمت یه موج مرگ نشسته... تو دستای بی آرزوت تنهایی مثل عنکبوت خیمه زده نشسته... بانوی من بانوی رنگ پریده سورمه ی خون توی چشات کشیده زیر هجوم تحقیر پیکر تو شکسته.... تو چار دیواری مرگ یخ زدی مثل تگرگ غرور...