تهِ تهِ خلاقیتش این است که دستش را بگذارد روی میز، زل بزند توی چشم ها، طولانی مکث کند و بعد بگوید: عزیزم...! و عزیزم را طوری با صدای خسته و خش دار بگوید که خودش حس کند چقدر دلبرانه، چقدر شبیه خسرو شکیبایی تو خانه ی سبز... و خیال...