جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
حرفی با خدا...سلام خدا جون...حالت چطوره؟می بینی خدا جون،چقد آدم پروی ام من؟کم که میارم،حالم که خراب میشه، تازه تو رو یادم میاد...آره،بازم کم آوردم...بازم اومدم گلایه و شکایت کنم...هی من و بگم و تو فقط گوش کنی...خدا جون،ما آدما وقتی سراغ تو رو میگیریم،که دیگه امیدی نمونده باشه...بغض راه گلومون و بسته باشه و دلمون پر باشه از غم و غصه...خدا جون، تو که هیچ وقت گلایه نکردی...همیشه پای درد و دلای بنده های بی معرفتت نشستی و فقط گوش...