جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
ذهنم شلوغ است!من میان تصمیم های اشتباهم ، اضطرابِ آینده ام، بلاتکلیفی و افکار منفی ام غرق شده ام و خفگی در خشکی عجب دردی است! که هیچ کس نه می داند نفسِ زنده بودن از سینه ام بر نمی آید، نه می فهمد چگونه دست و پا زده ام تا خود را از باتلاق ذهنم بیرون بکشمو نه می تواند کمکم کند...! نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...