از من فرار نکن، من مردِ سرنوشت توام از من رها نمیشوی، خدا مرا برای تو فرستاده یک بار از گوشهایت ظاهر میشوم یک بار دیگر از فیروزه انگشترت، و هنگامی که تابستان بیاید همانند ماهیان در دریای چشمانت شنا خواهم کرد...