شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
میگفت بودنت بوی نون سنگکِ تازهٔ صبحِ جمعه رو میده،بوی چوب سوختهٔ وسط جنگل،بودنت صدای بارون روی شیروونی چوبی رو میده،صدای خندهٔ بچه واسه خوشحالی کارنامه،میگفت بودنت بوی وانیل و شکلات داغ میده وسط یه روز سرد زمستون،بوی کولر آبی همراه یه کاسه آلوچهٔ نمک زده وسط گرمای تابستون،میگفت وقتی هستی انگار آدم سرِ ثانیه آخر، چراغ قرمزوُ رد می کنه!انگار ثانیه آخری که غذا بسوزه یادش میاد که زیر گازو خاموش کنه،انگار بابات می خواسته مچتوُ بگیره و ...