پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
من از این دنیای تاریک شبام افسردهتو هنوز اهلی اون حس شک وا موندهمن دلم پر میکشه واسه یه لحظه دیدنتتوی قلب تو هزار حرف نگفته موندهگریه کردم تا بدونی من همون روانیمتو به من چی هدیه دادی جز عذاب جادهتورومن باهمه احساس خودم میخواستمرد پاهات روی قلبم این دفعه جامونده...