عشق تو میکشاندم شهر به شهر، کو به کو مهر تو می دواندم پهنه به پهنه، سو به سو
گفتم نشین به منظرِ چشمم،به خنده گفت: در رهگذارِ سیل، که بنیادِ خانه کرد؟