عزیزم ... تو با ریمل نه ، ریمل از کنار چشم تو بودن خوشگل میشه ... تو با ماتیک نه ، ماتیک از همسایه بودن با لب تو خوشرنگ میشه ... رنگ مو ؟! اون از هم آغوشی با موهای تو رنگ خوش به خودش میگیره ... لباس های تنگ...
چشم هایت به خدا مَنشأ هر مُشکل بود بَه چه سرسبز ؛ چه زیبا؛ چقد خوشگل بود صبح که از خواب بیدار شدی فهمیدم مشکل از چَشم که نه کُلُّهم از ریمِل بود